فیلم داستان یک مأمور سابق سیا را روایت می‌کند که پس از سال‌ها زندگی آرام، به طور غیرمنتظره‌ای با گذشته خود روبرو می‌شود. زنی مرموز از گذشته‌اش دوباره ظاهر می‌شود و او را به دنیای خطرناک جاسوسی و تعقیب و گریز بازمی‌گرداند. حالا که او در معرض خطر قرار گرفته است، باید از مهارت‌های بی‌نظیری که در طی سال‌های خدمت در سیا به دست آورده است استفاده کند تا جان خود را نجات دهد و ...

مارکوس گاران بخشی از یک گروه از قاتلان بین‌المللی است که به ازای دریافت 10 میلیون دلار قبول می‌کند تا بزرگترین و خطرناک‌ترین قاتل جهان را نابود کند. اما زمانی که مارکوس برای انجام این ماموریت به توکیو می‌رود، متوجه می‌شود که قاتلان حرفه‌ای دیگری نیز برای انجام این کار دعوت شده‌اند. حال مارکوس و دیگران باید با این قاتل مرگبار و افسانه‌ای مقابله کنند یا در تلاش برای نابودی او کشته شوند و ...

داستان سریال به 97 سال پس از جنگ هسته‌ای بازمی‌گردد، جایی که تمدن به مرز نابودی کشانده شده است، در همین حین، تنها سفینه‌ی حامل نجات یافتگانِ بشریت صد نفر از نوجوانان بزهکار و مُجرم را به اُمید احیای دوباره‌ی بشریت به زمین می‌فرستد...

هر شش سال یکبار ، در یک نبرد باستانی جنگجویان متخصص "جیو جیتسو" برای محافظت از زمین با یک بیگانه شرور روبرو می شوند . هزاران سال ، مبارزانی که از زمین محافظت می کنند ، طبق قوانین بازی می کنند و پیروز می شوند. تا هنگامی که "جک بارنز" از یک مهاجم بیگانه شکست می خورد و ....

زن شگفت‌انگیز در تلاش برای یاری رساندن به دختری مضطرب به نام ونسا، با افراد شروری مواجه می‌شود که در سازمان تبهکار ویلینی تحت فرماندهی دکتر سایبر فعالیت می‌کنند و...

داستان فیلم الهام گرفته از رویدادهای واقعی زندگی یک زوج می‌باشد که برای تعطیلات به جزیره‌ای دورافتاده می‌روند و در آنجا توسط یک گروه از دزدان دریایی مدرن امروزی گرفتار می‌شوند و…

داستان فیلم در مورد یک زن و شوهر می باشد که پس از دزدیده شدن طلاهایشان، در وضعیت بدی قرار می گیرند تا اینکه با استفاده از یک مکان یاب محل طلاهای خود را ردیابی می کنند. این مکان یاب آنها را به سمت منطقه ای یخ زده با سرمای استخوان سوز هدایت میکند. اکنون آنها علاوه بر پیدا کردن طلاها، با چالش زنده ماندن نیز روبرو هستند…

"کم" یک پیک دوچرخه ای در نیویورک هست که به یک سازمان خطرناک جنایی بدهی داره. زمانی که “کم” با دوچرخه اش با نیکی تصادف میکند، توسط او به سمت ورزش پارکور هدایت می شود و ...

«آدام» ( جوزف گوردن - لویت ) جوانی 27 ساله است که شغلش نویسندگی یک برنامه در رادیو سیاتل می باشد. وی از جمله نویسندگانی است که همواره به کار خود بسیار بها داده و سعی می کند تا بهترین ها را برای شنوندگانش بنویسد. اما آدام به تازگی دردهایی زجر آور در بدنش احساس می کند که آرامش را از او سلب کرده اند. وی برای رفع این دردها، به دکتر مراجعه می کند اما در کمال ناباوری دکتر به او می گوید که وی مبتلا به سرطانی کمیاب شده است. آدام بعد از شنیدن این خبر با اتفاقات تازه ای در زندگی اش روبرو می شود که قبلاً برایش چندان اهمیت نداشته و ...